چه کیسه هایی در اتحاد جماهیر شوروی دوخته می شد. آووسکا: داستان بزرگ یک کیسه خرید ساده (1 عکس). لباس فرم مدرسه زنانه

20.10.2019

با وجود محبوبیت آن در اتحاد جماهیر شوروی، تاریخچه کیف های رشته ای در کشوری کاملاً متفاوت آغاز می شود. این در اواخر قرن نوزدهم در شهر Zdar-on-Sazava در جمهوری چک اتفاق افتاد. پس از آن بود که کارآفرین Vavřin Krčil تصمیم گرفت تولید تورهای موی زنانه را آغاز کند. اما به دلایلی این پرونده توسعه مناسبی پیدا نکرد. بنابراین، برای اینکه به هیچ وجه ورشکسته نشود، کرسیل استفاده جدیدی از مواد باقیمانده را ارائه کرد تا حداقل کمی از وجوه سرمایه گذاری شده را برگرداند. این کارآفرین دسته هایی را روی تورهای موجود نصب کرد و شروع به قرار دادن آنها به عنوان کیسه کرد. اما در آن زمان ظاهراً این اختراع مورد استقبال قرار نگرفت، زیرا ثبت اختراع یا توزیع و استفاده گسترده ای دریافت نکرد.

کیسه های زهی مشبک تنها پس از چند دهه به مزه آمد. چندین کارآفرین در دهه 30 قرن بیستم تولید محصول را آغاز کردند و شکست نخوردند. کیسه خرید به دلیل دوام، جادار بودن و سهولت در نگهداری، بیشترین محبوبیت را در اتحاد جماهیر شوروی به دست آورد. البته عدم وجود رقبا در این توری نیز تأثیر داشت، زیرا کیسه های پلاستیکی قبلی به سادگی در فروشگاه های ما به فروش نمی رسید.

در اتحاد جماهیر شوروی کیف رشته ای از نخ های محکم ساخته می شد که باعث می شد ظرفیت حمل آن تا 70 کیلوگرم افزایش یابد! حتی امروزه نیز این امر نادر است. کیسه سنتی را توری می دانند که از 14 رج بافته می شود که هر کدام از 24 سلول تشکیل شده است. بعداً برای راحتی، لوله‌های انعطاف‌پذیری به دسته‌ها متصل شدند که از دست‌ها در برابر برش محافظت می‌کرد.

در سال 1935 کیف زهی به این شکل نامیده شد. این به لطف کمدین مشهور روسی آرکادی رایکین اتفاق افتاد. رایکین در شماره پاپ خود، که در آن دهقانی را به تصویر می کشد که این تور را در دست دارد، بارها گفت: «... و این یک کیف زهی است. شاید چیزی در آن بیاورم ... "، که باعث طوفانی از احساسات در بین مخاطبان شد، زیرا همه نیز دوست دارند چیزی را به خانه بیاورند، اما در آن زمان چیز خاصی وجود نداشت. اگرچه کمدین این متن را از روی صحنه گفت، اما به آن رسید و نام "کیف زهی" در واقع یک شخص متفاوت است. نویسنده ولادیمیر پولیاکوف نویسنده بود.

اما افراد باهوش شوروی شروع به استفاده از تورها نه تنها برای هدف مورد نظر خود کردند. سیر و پیاز در آنها ذخیره می شد و به دیوارها آویزان می شد. به جای اینکه مواد غذایی فاسد شدنی را در یخچال بگذارند، آن را در یک کیسه نخی بیرون از پنجره آویزان کردند. بچه‌ها از کیسه‌ها حلقه‌های سبد درست می‌کردند و مردان در آن‌ها خرچنگ می‌گرفتند.

این اختراع چند منظوره تنها چند مورد از معایب داشت. اول اینکه همه محتویات برای همه قابل رویت است و دوم اینکه در صورت قرار دادن چیزهای کوچک خطر از دست دادن آنها وجود دارد.

استفاده از کیسه نخی در پایان قرن بیستم متوقف شد و تنها در آغاز قرن بیست و یکم دوباره ظاهر شد. امروزه توری کیسه خرید از آنجایی که محصولی سازگار با محیط زیست است که اکنون مورد توجه ویژه قرار گرفته است، فرصتی جدی برای احیای مجدد دارد. طراحان در حال حاضر شروع به اختراع و استفاده از کیسه های خرید شیک جدید برای مجموعه های خود کرده اند. علاوه بر این، برای مصرف کنندگان عادی، مادربزرگ ها از قبل در مترو ظاهر شده اند که فقط این کیسه های خرید بی تکلف را می فروشند، که این نیز نوعی فراخوان برای بازگشت کیسه های خرید است. چه کسی می داند، شاید به زودی از این شبکه ها عمدتاً استفاده کنیم و محبوبیت سابق خود را به دست آورند.

2. اتفاقا تاریخچه پیدایش کیف زهی بدنام جالب است.
کیسه طناب بافته شده که در زمان شوروی به طرز شگفت انگیزی محبوب شد، در جمهوری چک اختراع شد.
درست است، در ابتدا مخترع آنها Vavrzhin Krchil، که در مجاورت شهر Zdar-na-Sazava در پایان قرن 19 زندگی می کرد، تنها شبکه های مو تولید کرد که در آن زمان مورد استفاده قرار می گرفت.
و هنگامی که تقاضا برای آنها شروع به کاهش فاجعه آمیز کرد، واورژین زودباور دسته هایی را به آنها متصل کرد - و کیسه مش مشکی معروف متولد شد.
نام روسی کیسه خرید مش در دهه 1930 توسط نویسنده طنزپرداز معروف ولادیمیر پولیاکوف اختراع شد، اما این کلمه توسط آرکادی رایکین معروف محبوب شد که پنج سال بعد در طی سخنرانی های خود مونولوگی با چیزی شبیه به این بیان کرد: "و این یک کیسه خرید است! شاید چیزی در آن به خانه بیاورم ... "

3. کیسه های خرید انواع مختلفی داشتند. علاوه بر شبکه سنتی، می توان مشابه آن را نیز پیدا کرد - خانگی. او مطمئناً در جیب ژاکت نمی گنجید، اما سخت تر بود

4. کیسه توری فلزی. به طور کلی، شایان ذکر است که یک شهروند اتحاد جماهیر شوروی به لطف گزینه های مختلف کیف های "باز" ​​اغلب می تواند آنچه را که همسایه اش در فروشگاه خریداری می کند ببیند.

5. یکی دیگر از گزینه های شفاف. به هر حال، به دلیل طراحی سفت و سخت آن، برای مثال حمل ظروف شیشه ای شیر به محل جمع آوری راحت بود.

6. کیف پارچه ای.

7. و یک گزینه دیگر

8. در چنین کیسه ای، بطری ها را به محل جمع آوری ظرف شیشه ای حمل کردم. بطری های بیشتری نسبت به هر کیسه دیگری در آن قرار داشت.

9. کیسه های پلاستیکی کمیاب. مثل چشم چشم از آنها مراقبت می شد. با گذشت زمان، از چند تا شدن، الگوی بیشتر و بیشتر پاک می شد، اما بسته هنوز داخل آن پرتاب نمی شد. شسته، خشک شد و به فروشگاه برگشت

10. همان نوع بسته بندی مواد غذایی. با چنین قوطی من به دنبال شیر، کواس و دهقانان برای آبجو رفتم.


جنگ!

در اواخر دهه 1930، جهان در آستانه جنگ جهانی دوم بود. نظامی شدن جامعه بار دیگر بر مد تأثیر گذاشت. و همچنین در طول جنگ جهانی اول، شبح های لباس به طور قابل توجهی تغییر کرد. از اواخر دهه 1930، شانه‌های بالشتکی به جزئیات اصلی شکل‌دهنده سبک تبدیل شده‌اند و هر سال بیشتر می‌شوند. در دهه 1940، بالشتک های بزرگ شانه برای زنان و مردان ضروری بود. لباس های مد. علاوه بر این، جزئیاتی در لباس ها ظاهر می شود که مشخصه سبک نظامی و جهت ورزشی است - جیب های وصله ای، عشوه ها و چین های عمیق در پشت، بند و بند شانه، در روشکمر گره خورده دامن‌های زنانه نسبت به دهه 1930 کوتاه‌تر می‌شوند و طرح‌های کمی گشاد و چین‌دار غالب هستند.


در زنان اروپا روشدر دهه 1940، عناصر لباس تیرولی-باواریایی و نقوش کاریبو-لاتین و اسپانیایی بسیار محبوب هستند. آستین های فانوس، مشخصه لباس های تیرولی و باواریایی، کلاه تیرولی که یادآور شکار است، خال خالی اندلسی، ژاکت های بولرو کوچک، کلاه های مینیاتوری، به سبک گاوبازان اسپانیایی، برت های باسک، عمامه هایی مانند کارگران کوبایی از مزارع نیشکر مد هستند.

در سال 1940 شوروی روشنزدیک به اروپا سیاستمداران برای حوزه های نفوذ جنگیدند و جهان را بین خود تقسیم کردند و سرزمین هایی را از برخی دولت ها گرفتند و به برخی دیگر دادند. روشبه طرز عجیبی از این روند ظالمانه بهره برد و بار دیگر ثابت کرد که بخشی از روند جهانی جهانی است و نیازی به مرز ندارد. به لطف الحاق بلاروس غربی به اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین غربی، که بخشی از لهستان بودند، بازگشت بسارابیا، که در آن لحظه بخشی از رومانی بود، ویبورگ، که قلمرو فنلاند، کشورهای بالتیک، فضای شوروی بود. به روز شد و چیزی به عنوان مد را گسترش داد.

برای اتحاد جماهیر شوروی، ایالاتی که در آنها صنعت سبک در زمینه مد بسیار توسعه یافته بود، نوعی جریان خون تازه بود، مردم شوروی دسترسی بیشتری به اطلاعات در مورد روند مد جهانی داشتند. در لووف که به خیاطان و کفاشان عالی شهرت دارد، در ویلنا، و به ویژه در ریگا، که در آن زمان حتی با شهرهای اروپای غربی مقایسه می شد و آن را "پاریس کوچک" می نامیدند، می توان آزادانه یک کالای خوب خرید. لباس های مد روز. ریگان ها همیشه به ظرافت خاص خود مشهور بوده اند. سالن های مد زیادی در ریگا وجود داشت، مجلات مد با کیفیت بالا منتشر می شد و در مورد روند مد جهانی اطلاع رسانی می کرد. مردم برای کفش های خوب، کتان، خز و عطرهای فرانسوی به بالتیک آمدند. بازیگران زن شوروی چیزهای مد روز را از این تور آوردند. لووف نیز پر از کالا بود. پارچه های باشکوه، خز، جواهرات، کیف و کفش چرمی از آنجا آورده شده است.


در این دوره، زنان شیک پوش شوروی همتراز با مد اروپایی قدم می‌زدند و شانه‌های بالشتکی می‌پوشیدند، چیزهایی به شدت گشاد تا کمر، درست زیر زانو، بلوزهایی با آستین‌های فانوس، پوشیدن با سارافون، کلاه‌های بلند به سبک تیرولی-بوواریایی. و به تقلید از اسپانیایی ها و آمریکای لاتین - لباس ها و بلوزهای دیوانه وار محبوب با خال خال، بره و عمامه. زنان شوروی آنقدر عمامه را دوست داشتند که کسانی که نمی‌توانستند محصول نهایی را بخرند، فقط یک روسری تا شده با نوار را به شیوه‌ای خاص، با نوک بالا می‌بندند و گره بزرگی در بالای سر ایجاد می‌کنند، بنابراین، چیزی شبیه‌سازی می‌شود. شباهت روسری فوق الذکر به دست آمد. همچنین در مد کلاه ها و کلاه های نمدی مختلف با حجاب، کیف های پاکت نامه ای چرم یا ابریشم مینیاتوری است، در دهه 40 آنها شروع به پوشیدن کیف های دستی کوچک روی شانه های خود روی یک بند نازک بلند کردند.

در اتحاد جماهیر شوروی، آهنگ‌های اصلی یا سبک‌شده اسپانیایی و آمریکای لاتین که توسط کلودیا شولژنکو، ایزابلا یوریوا و پیوتر لشچنکو اجرا می‌شوند، در این زمان بسیار محبوب هستند. و اگرچه آهنگ های اجرا شده توسط پیوتر لشچنکو در اتحاد جماهیر شوروی به صدا در نیامد ، زیرا موضوع سابق امپراتوری روسیه پس از انقلاب در سرزمینی که به رومانی واگذار شده بود به پایان رسید ، رکوردهای او به صورت دوربرگردان به مناطق داخلی ، عمدتاً رسید. از بسارابیا، از غرب اوکراین و کشورهای بالتیک، که در سال 1940 بخشی از اتحاد جماهیر شوروی شد.


دربعدازظهر روشتحت سلطه روند رمانتیک. برای لباس‌های شب شیک و شیک دهه 40، دامن‌های کمی گشاد، یقه، نیم تنه‌های تنگ، یا بالاتنه‌هایی با آستین‌های پف‌دار و پف دار معمولی هستند. بیشتر اوقات، لباس های شب از کرپ-ساتن، فیدچین یا ابریشم ضخیم، کرپ-ژورژت، کرپ-ماروکین، مخمل، مخمل پنه و پانچیفون دوخته می شد که با توری و لوازم گل، مهره تزئین شده بود. یقه توری سفید بسیار رایج است. افزودنی اصلی به توالت آخر هفته یک بوآ ساخته شده از روباه نقره ای در نظر گرفته شد. از بین جواهرات، مهره ها و سنجاق های بزرگ محبوبیت خاصی داشتند.


در اوایل دهه 1940، کت‌های گاباردین که با شانه‌های بزرگ و اغلب با آستین‌های راگلان به سمت پایین گشاد می‌شدند، بسیار مد شدند. علاوه بر این، کت های دو سینه و کت های سیلوئت های متناسب با کمربند محبوب هستند. مدل های لباس بیرونی شوروی در آن دوره با روند مد جهانی مطابقت داشت. علاوه بر گاباردین در اتحاد جماهیر شوروی، کت‌ها از پشم بوستون، طناب، کت فرش و از رایج‌ترین پارچه‌های آن سال‌ها - فول، دراپ، پارچه مخملی، راتینا، پارچه و بیور دوخته می‌شد.


دهه 1940 زمان کفش های سکو و گوه است. زنان در سراسر جهان ترجیح می دهند کفش های مشابه بپوشند. یک مدل بسیار شیک کفش هایی با پنجه و پاشنه باز، پاشنه بلند، داشتن پلت فرم زیر پنجه بود. در اتحاد جماهیر شوروی، عملاً چنین کفشی وجود نداشت، فقط تعداد کمی از آنها می توانستند یک "سکوی مد روز" بپوشند، بیشتر سکوهای آن روزها به روشی دست ساز از چوب بریده می شدند و سپس تسمه ها یا لامپ هایی روی آنها پر می شد. ضایعات پارچه یا چرم معلوم شد چیزی شبیه کفش های مد روز. یکی از رایج ترین مدل های کفش زنانه دهه 40 در کشورمان، کفش های کم بند دار با پاشنه کوچک و پمپی بود.

در زمستان، زنان مد رویای دریافت چکمه هایی به نام "رومانیایی" را در سر می پروراندند، دوباره با یک پاشنه کوچک، با توری، اما با خز در داخل، و با خز در خارج تزئین شده است. چرا آنها را "رومانیایی" می نامیدند، ناشناخته است، شاید در دهه 1940، چنین مدل کفشی از بیسارابیا ضمیمه شده به کشور شوروی آمد. اما، اغلب، هم زنان و هم مردان باید به چکمه‌های نمدی یا شنل‌هایی که در آن زمان رایج بود راضی می‌شدند - چکمه‌های بلند گرم با رویه‌ای از نمد نازک و پایین آن با چرم طبیعی تزئین شده بود.

کفش‌های خوب کم بودند و ارزان نبودند، بنابراین روی پای زنان شوروی اغلب می‌توان مدل‌های خشن را دید که کمی شبیه به کفش‌های ظریف ساخته شده از مجلات مد. جوراب‌های درزدار Fildepers، یک طلسم دهه 40، بسیار دشوار بود و قیمت‌های این جوراب‌ها به سادگی غیرواقعی بود. جوراب‌های ساق بلند چنان کمبود و آنچنان هدف رویا بودند که زنان با یک مداد درز و پاشنه‌ای روی پاهای خود می‌کشیدند و به تقلید از جوراب ساق بلند روی پای برهنه. درست است، در طول جنگ جهانی دوم، چنین مشکلاتی در بسیاری از کشورهای اروپایی وجود داشت. در اتحاد جماهیر شوروی، جوراب های سفید جایگزینی برای جوراب های بلند شد. دختری با لباسی با شانه‌های بالشتک‌دار یا آستین‌های پف‌کرده در جوراب‌های سفید و تلمبه‌ای با پاشنه‌های کوچک یا صندل، نوعی نماد دوران دهه ۴۰ است.


موهای کوتاه و موج دار که در دهه 1930 بسیار محبوب بودند، در دهه 1940 به تدریج از مد افتادند. روش، درست کردن آنها به تنهایی دشوار بود، بسیاری از آرایشگاه ها در این مدت تعطیل شدند. زنان شروع به رشد موهای خود کردند، زیرا ساختن مدل مو از موهای بلند بدون کمک خارجی آسان تر بود. فر از موهای بلند، غلطک ها و یک ظاهر طراحی شده با حلقه هایی که بالای پیشانی گذاشته شده اند، و همچنین انواع مدل مو با بافتن، خود را در مد جهانی تثبیت کرده اند. رایج ترین مدل موی سال های جنگ در میان زنان شوروی عبارت بود از: یک غلتک روی پیشانی و یک مو در پشت، که اغلب با تور پوشانده شده بود، یا یک غلتک و موهایی که با انبر مارسی پیچ خورده یا در پشت سنجاق شده بودند، و همچنین به اصطلاح بره ها از قیطان و یک سبد - دو خوک با نوک یکی به پایه دیگری متصل است. بوی مد دهه 40 همان "مسکو قرمز"، "نیلوفر نقره ای دره" و "کارمن" بود و محصولات آرایشی و بهداشتی TEZHE همیشه تقاضای زیادی داشتند.


انتشار مجلات مد در اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ ادامه یافت. لباس های مد روزدهه چهل را می‌توان در مجله مد، مدل‌های فصل، مدها و غیره دید. اما اگر به طور خاص در مورد مد صحبت کنیم، این جنبه در زندگی حلقه نسبتاً کوچکی از مردم وجود داشت، مد به دور از دسترس بود. همه، و حتی مشکل "شیک بودن یا نبودن" واقعاً شهروندان شوروی را نگران نکرد. بیشتر آنها درگیر فکر تهیه حداقل مقداری لباس، پس انداز پول برای خرید چیزهای ضروری بودند. زندگی بسیار سخت و ناآرام بود. اگر ساکنان پایتخت و شهرهای بزرگ در شرایط کمبود و غلبه بر مشکلات زندگی می کردند و علاقه چندانی به مد نداشتند، پس برای سرزمین های داخلی مفهوم مد چیزی غیرقابل درک، دور و کم اهمیت بود.


از اواسط دهه 1930، فروشگاه ها در شهرهای بزرگ کم و بیش پر از کالا شدند، اما هنوز در شهرک های کوچک فراوانی مشاهده نمی شد. سطح کسری کالا در مناطق مختلف اتحاد جماهیر شوروی بسیار متفاوت بود. کمترین کسری در مسکو و لنینگراد، از جمهوری های اتحادیه - در کشورهای بالتیک بود. هر شهرک در اتحاد جماهیر شوروی به یک "رده عرضه" خاص اختصاص داده شد و در مجموع 4 مورد از آنها (ویژه، اول، دوم و سوم) وجود داشت. جریان خریداران خارج از شهر به مسکو دائما در حال افزایش بود. فروشگاه های بزرگ صف های زیادی داشتند.

در نشریات شوروی دهه 1930، می‌توان مقالاتی از خرده‌فروشان خواند که شکایت داشتند که خریداران عمدتاً به محصولات ارزان قیمت علاقه دارند و به عنوان مثال، آنها نمی‌توانند لباس‌های ابریشمی را که کارخانه‌ها به فروشگاه‌ها عرضه می‌کنند، بخرند و همچنین درباره مشکلات صحبت می‌کردند. خیاطی بی کیفیت در شرکت های خیاطی، به همین دلیل اغلب لازم بود اقلام دریافتی فروشگاه برای تجدید نظر در اختیار شرکت های تعاونی قرار گیرد. علاوه بر این، از نشریات به دست آمد که فروشندگان به طور مستقل محموله های لباس را در تعاونی ها سفارش دادند و شخصاً در مورد سبک مدل های سفارش داده شده توافق کردند.


با شروع جنگ در اتحاد جماهیر شوروی، مغازه ها، آتلیه های مد و سایر موسسات مرتبط با صنعت مد و زیبایی شروع به تعطیلی کردند. به زودی، سیستم کارت برای توزیع کالا، به دلیل زمان جنگ، دوباره در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی معرفی شد. مقیاس ویرانی و فاجعه به حدی بود که به نظر می رسید شوروی نوپا روشدوباره رشد نمی کند جنگ به سرعت اثر خود را در ظاهر مردم گذاشت. صدها هزار دختر و پسری که از مدرسه به جبهه رسیدند به سادگی وقت نداشتند یاد بگیرند مد چیست، مجبور شدند لباس نظامی بپوشند. بسیاری از زنانی که در عقب مانده بودند به جای مردانی که به جبهه رفته بودند، کارهای سخت و کثیف انجام می دادند - سنگر می زدند، در بیمارستان کار می کردند، فندک را روی پشت بام خانه ها خاموش می کردند. بجای لباس های مدشلوار، ژاکت لحافی و چکمه های برزنتی وارد زندگی زنان شد.


در پایان جنگ، در سال 1944، دولت شوروی تصمیم گرفت تا احیای مدلینگ را ترویج کند لباس های مددر کشور و یک خانه مد در مسکو در "خیابان مد" معروف از قرن 18 - کوزنتسکی موست، خانه شماره 14 افتتاح کرد. مرحله مهم جدیدی در تاریخ صنعت مد شوروی آغاز شد. بهترین طراحان مد در کشور قرار بود مدل های جدیدی از لباس را برای مردم شوروی ایجاد کنند و کارخانه های پوشاک آنها را مجبور به تولید محصولات نه به صلاحدید خود، بلکه فقط بر اساس الگوهای موفق ترین طرح های مدل می کردند. چنین نیتی هنوز در اواخر دهه 1930 وجود داشت، اما جنگ مانع از عملی شدن همه اینها در مقیاس ملی شد.

اتحاد جماهیر شوروی در نظر داشت مزایای یک اقتصاد متمرکز سوسیالیستی را به جهانیان نشان دهد. تصمیم گرفته شد که توسعه آینده نگر روشباید با مدل سازی گروه همراه باشد، که شامل ایجاد یک مفهوم واحد از لباس است. در آن سال‌های سخت جنگ، زمانی که کل جهان در زمینه صنعت سبک با مشکلاتی مواجه شد، ایده مدل‌سازی مجموعه بسیار عجیب بود، زیرا اجرای آن نیاز به سرمایه‌گذاری‌های مالی قابل توجهی داشت. رویکرد دولتی به توسعه مد در کشور این چشم انداز را برای مقامات باز کرد تا لباس های مردم را کنترل کنند، روندهای مد را تنظیم کنند، در مخالفت با شوروی. روشبورژوازی انتقال صنايع سبك كشور كه ​​تقريباً تماماً براي نيازهاي ارتش كار مي كرد به جايگاهي صلح آميز اجتناب ناپذير بود. شروع تسلط بر تولید اقلام خانگی توسط کارخانه های پوشاک ضروری بود.


یک سیستم واحد متمرکز مدل سازی لباس در اتحاد جماهیر شوروی به تدریج ایجاد شد و چندین دوره اصلی را در توسعه خود طی کرد. در مرحله اول، در سال های 1944 - 1948، تنها چند خانه مد منطقه ای در بزرگترین شهرها فعالیت می کردند که در میان آنها خانه مدل های مسکو (MDM) جایگاه پیشرو را اشغال کرد. علاوه بر مسکو، در دهه 40، خانه های مد در کیف، لنینگراد، مینسک و ریگا افتتاح شد. در پایان جنگ، دولتی که برای احیای طراحی مد ایستادگی کرد، بودجه ای برای مد نداشت. بنابراین خانه مدل های مسکو (MDM) موظف شد بر اساس اصول خودکفایی کار کند. برنامه ریزی شده بود که کارگران پوشاک سفارش دهند و هزینه طراحی مدل MDM را بپردازند لباس های مددر کارخانه ها اجرا می شود. اما شرکت‌ها نمی‌خواستند چیزی سفارش دهند، برای آنها سودآورتر بود که مدل‌های ضد غرق تولید خودشان را که مطابق با الگوهای قدیمی ساخته شده بودند قرار دهند و از این طریق محصولات خارج از مد و با کیفیت پایین را تکرار کنند. وضعیت با تقاضای زیاد تشدید شد - هر لباس کم و بیش ارزان و کاربردی فورا فروخته شد. علاوه بر کارخانه های پوشاک، آرتل های متعددی به دوخت لباس مشغول بودند و محصولات ارزان قیمت و با کیفیت پایین تولید می کردند که به دلیل کمبود، تقاضای دائمی داشتند. بنابراین مزایای یک اقتصاد متمرکز سوسیالیستی نسبت به یک اقتصاد سرمایه داری بسیار مشکوک بود.


خانه مدل های مسکو موظف شد به ابتکار خود مدل های جدیدی از لباس را به کارگران پوشاک ارائه دهد و با ضرر کار کند. از آنجایی که معلوم شد مدلسازی بی‌سود بود، سفارشات ساختاری به نام Glavosobtorg منبع اصلی امرار معاش شد. MDM نه تنها مدل های جدیدی را توسعه داد لباس های مد، بلکه آنها را در دسته های کوچک می دوخت، که سپس با موفقیت از طریق فروشگاه های تجاری در پایتخت و فروشگاه های بزرگ نمونه ای که در دهه 1930 در کشور ظاهر شدند، فروخته شد. قطعنامه در مورد استقرار گسترده شبکه فروشگاه های مواد غذایی تجاری، فروشگاه های بزرگ و رستوران های Glavosobtorg توسط شورای کمیسرهای خلق اتحاد جماهیر شوروی در 18 مارس 1944 به تصویب رسید. نیاز به این اقدام با نگرانی برای بهبود عرضه کارگران شوروی یا بهتر است بگوییم نمایندگان منفرد آنها توضیح داده شد. در این قطعنامه آمده است که کارگران علم، فناوری، هنر، ادبیات و همچنین بالاترین افسران ارتش سرخ دارای سرمایه قابل توجهی هستند، اما با سیستم موجود عرضه سهمیه‌ای قادر به خرید کالاهای باکیفیت در این مجموعه نیستند. نیاز دارند و در افتتاح فروشگاه‌های تجاری و فروشگاه‌های نمونه می‌توانستند در حدود مرخصی یک دست خریداری کنند. کتابهای محدودی نیز در گردش قرار گرفت که کوپن های آن می توانست تا حدی در یک شبکه تجاری پرداخت شود.


تا پایان سال 1947، شبکه تجاری در کشور بسیار گسترده بود. در چارچوب Glavosobgastronom، Glavosobunivermag، Glavdorrestoran، شامل 673 فروشگاه مواد غذایی، 399 فروشگاه بزرگ، 688 رستوران، 974 غذاخوری، 3604 بوفه است. علاوه بر این، شبکه تجارت محلی شامل 1443 فروشگاه تجاری، به همین تعداد چادر، غرفه و کیوسک، 11535 رستوران، غذاخوری و چایخانه بود. قیمت‌های تجاری حتی با کاهش‌های مکرر برای اکثریت جمعیت بسیار بالا بود. طبق گزارش اداره مرکزی آمار کمیته برنامه ریزی دولتی اتحاد جماهیر شوروی، متوسط ​​حقوق کارگران و کارمندان در سال 1940 در سراسر اقتصاد ملی 331 روبل بود، در سال 1945، 442 روبل در ماه. پس از کاهش قیمت در سال 1947، قیمت جوراب‌های جوراب شلواری مورد علاقه در فروشگاه‌های بزرگ Glavosobtorg، 50 روبل بود، اما هنوز باید آنها را "ربود" و آزادانه در "بازار کک" خریداری کرد، اما در حال حاضر 90 روبل. در سال 1947، دستور وزیر تجارت از "جوراب های نخی زنانه ساخته شده از ابریشم کاپرون" صحبت می کرد، اما افراد کمی آنها را در فروش دیدند. آنها عملاً در قفسه ها ظاهر نشدند و قیمت آنها طبق لیست قیمت 65-67 روبل بود که البته بسیار گران بود. در سال 1947، یک جفت کفش کوتاه مردانه یا کفش زنانه به طور متوسط ​​260 روبل، یک متر پارچه پشمی 269 روبل، یک متر ابریشم طبیعی - 137 روبل، یک متر پارچه کتان 10 روبل قیمت داشت.

یک کارگاه ویژه خیاطی و یک مغازه خیاطی سریالی لباس روشن در MDM تجهیز شد. در سال 1945، برای تبلیغات شوروی روشخانه مدل ها شروع به برگزاری نمایش های مد باز برای عموم با مشارکت مدل های مد و همراه با نظرات منتقدان هنری و صحبت در مورد روند مد می کند. تا سال 1947 تولید پوشاک به طور مداوم در حال گسترش بود. ایجاد چنین کارگاه های خیاطی در خانه های مد می تواند مکمل خوبی برای تولید انبوه کارخانه باشد. با این حال، پس از انحلال سیستم تجارت تجاری و انتقال MDM از سال 1948 به بودجه دولتی، تولید در مقیاس کوچک و آزمایشی مدل‌های جدید متوقف شد. لباس های مد.


تولید در مقیاس کوچک انعطاف پذیرتر بود و قادر بود به سرعت محدوده را مطابق با الزامات تغییر دهد روش. اما در سخت ترین شرایط پس از جنگ، اولویت اشباع هر چه سریعتر بازار از پوشاک انبوه بود. طراحی لباس های شیک و زیبا تنها قدم اول است، مرحله دوم تولید آن است. این مشکل بود که غیرممکن شد. به دلیل تجهیزات قدیمی و فرسوده و فقدان استادان خیاطی واجد شرایط، دوخت لباس هایی که توسط طراحان مد در اتحاد جماهیر شوروی توسعه یافته بودند، غیرممکن بود. در طول سال های جنگ، نیروی کار در کارخانه های پوشاک تغییر کرد، سطح صلاحیت به میزان قابل توجهی کاهش یافت، زیرا در این دوره نکته اصلی تولید لباس های نظامی بود که نیاز به توسعه مجموعه ای از عملیات خاص داشت. خیاط ها مجبور بودند روز به روز مانتو یا تونیک نظامی بدوزند.

آنها به سادگی نمی‌توانستند در دوخت لباس‌های پیچیده‌تر و متنوع‌تر تجربه کسب کنند، که به تعداد بیشتری عملیات نیاز داشت. در طول سال‌های جنگ، در بسیاری از کارخانه‌های پوشاک، بخش‌های خلاق به طور کامل حذف یا کاهش یافت که به اصطلاح به «تمام کردن» مدل‌ها، ساختن الگوها و سایر کارهایی که نیاز به مهارت‌های مدل‌سازی داشت، مشغول بودند. علاوه بر این، مشکلات بزرگی برای بافت ها در کشور وجود داشت. به همین دلایل، کارخانه‌ها طرح‌های نفیس خانه مدل‌ها را کنار گذاشتند و ترجیح دادند لباس‌هایی تولید کنند که ساخت آن‌ها ساده‌تر باشد.

برنامه های سفت و سخت برنامه های پنج ساله پس از جنگ که مستلزم تحقق شاخص های کمی بود نیز نقش منفی داشت. کمبود پوشاک در کشور وجود داشت، محصولات ارزان قیمت اما باکیفیت مورد تقاضا بود و به طرز فاجعه‌باری از این تعداد کم بود. مدل های لباس های مد روز که توسط شوروی ارائه شد مجلاتبسیار متفاوت از آنچه در واقعیت می توان در فروشگاه ها خریداری کرد.


در سال 1947 مقامات صنعت سبک به ریاست A.N. کوسیگین، که در آن زمان ریاست دفتر تجارت و صنایع سبک تحت شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی را بر عهده داشت، تصمیم گرفت با تسلط اقلام نامرغوب و بی کیفیت در قفسه ها مبارزه کند. به کارکنان برجسته MDM دستور داده شد تا یک نظرسنجی و ارزیابی محصولات تولید شده توسط کارخانه های پوشاک انجام دهند. این چک تا سال 1948 ادامه داشت. در نتیجه تولید بسیاری از محصولات متوقف شد. تعدادی از کارخانه ها از مدل سازی مستقل منع شدند. از سال 1947، کنترل فعالیت های شرکت های پوشاک پیرامونی و همچنین سیستم خیاطی برای خیاطی فردی به خانه مدل های مسکو واگذار شد. در اولین سال‌های پس از جنگ، آتلیه اغلب لباس‌های مد روز را برای مشتریان خارجی می‌دوخت مجلات مد. رهبری کشور که از این وضعیت ناراضی بود، خواستار این شد که استودیو فقط روی تحولات داخلی کار کند.


در پایان دهه 1940، MDM در واقع به نوعی نهاد شوروی تبدیل شد. روشبا خدمات و بخش های بسیار در سال 1948، خانه مدل های مسکو به خانه مدل های مد اتحادیه (ODMO) مجددا سازماندهی شد. در آغاز سال 1949، 12 خانه مدل های جمهوری خواه و منطقه ای قبلاً سازماندهی شده بود و آنها در یک سیستم واحد به ریاست خانه مدل ها ادغام شدند. در اواخر دهه 1940، یک سیستم واحد از خانه های مدل به رهبری ODMO تا دهه 1990 باقی ماند.

جستجو برای سبک شوروی خود بسیار فشرده بود. از طرف منتقدان هنری شوروی درخواست هایی وجود داشت که "از خارجی ها استفاده نکنید مجلات مدو کپی کنید، اما خودتان را بسازید»، نائومووا، مشاور و منتقد هنری ODMO، یک فرمول جهانی برای مد شوروی پیشنهاد کرد: باید رویا و تخیل هنرمند را با مهارت طراح و تکنیک های تولید مدرن ترکیب کنید. مد شوروی قرار بود با دموکراسی، "شخصیت توده ای"، بی طبقه بودن و دسترسی عمومی متمایز شود. "توجه هنرمندان به ایجاد چنین نمونه هایی از لباس معطوف شد که در آن، با رعایت نشانه های مد جهانی، ویژگی های اصلی مطابق با هویت زن شوروی ما وجود داشته باشد. کار بر روی دگرگونی خلاقانه اشکال عامیانه آغاز یک کار بزرگ و مسئولانه برای ایجاد یک شوروی بود روش"، - در گزارش MDM برای سال 1945 بیان شده است. با این حال، زنده کردن این ایده های اصیل، اما انتزاعی تقریبا غیرممکن بود.


در میان سازندگان مد شوروی دهه 40 بسیاری از استادان با استعداد وجود داشتند که البته یکی از آنها نادژدا ماکارووا خواهرزاده نادژدا پترونا لامانوا بود که پس از جنگ ریاست خانه مدل های مسکو را بر عهده داشت، فکلا گورلنکووا، والریا هوروویتز، تامارا فایدل، ورا آرالووا ، آنتونینا دونسکایا نیز در آنجا کار کردند ، تامارا تورچانوفسایا ، والریا نیکولایفسایا و بسیاری دیگر. توالت های اصلی توسط بازیگر فیلم صامت، آنل سوداکویچ، که در این سال ها در MDM کار می کرد، و ماریا کاراگودسکایا، که در آتلیه Glavtrikotazh کار می کرد، طراح مد النا رایزمان، و والنتینا سولوویوا خیاطی از آتلیه شورای وزیران، ایجاد شدند.

سولوویوا به همسران نخبگان حزب شوروی و بازیگر مارینا لادینینا لباس پوشید. صنعتگر، نینا گاپولو، لباس‌های معروف شب و کنسرت خود را مستقیماً روی این فیگور حجاری کرد. واروارا دانیلینا، که در آتلیه صندوق هنری در مسکو کار می کرد، لیوبوف اورلووا، بازیگران افسانه ای تئاتر، ماریا بابانووا و سیسیلیا منسوروا، اولگا لپیشینسکایا، بازیگر اصلی تئاتر بولشوی را لباس پوشید. خیاطی معروف مسکو النا افیمووا برای لیودمیلا تسلیکوفسکایا، مارینا لادینینا و لیوبوف اورلووا توالت هایی ایجاد کرد که اتفاقاً خودش به زیبایی دوخت. مشتریان افیمووا همسران رهبران اصلی حزب و رهبران نظامی بودند. یک لباس ساده سفید، تزئین شده با گلدوزی های مهره ای، ساخته شده برای نینا ارمنکو، همسر مارشال A. I. Eremenko، چنان مورد پسند همسر رهبر یوگسلاوی جوزف بروز تیتو، Jovanka قرار گرفت، که او آمد و دقیقاً همان را به Efimova سفارش داد.

از اواسط دهه 1940، زنانگی رمانتیک بر سیلوئت لباس ها غالب شده است. بلوزها و دامن‌های زیبا، لباس‌های ساحلی تابستانی با شلوارهای گشاد، لباس‌های ساخته‌شده از پارچه‌های چاپ شده روشن، پارچه ابریشمی، کرپ د چین، کرپ ژورت، تافته، ابریشم ژولیده و صاف، کاناس، فویل، کامبریک مد هستند. لباس‌های غیررسمی کوتاه‌تر شدند، اما همچنان توصیه می‌شد برای بیرون رفتن از مدل‌های بلند استفاده کنید. کلاه تقریباً یک اکسسوری ضروری در دهه 1940 بود.


پس از کنفرانس تهران، که در سال 1943 برگزار شد، محموله های زیادی از مواد غذایی و پوشاک از ایالات متحده آمریکا به اتحاد جماهیر شوروی وارد شد. بنابراین بخشی از مردم شوروی که به توزیع کسری دسترسی داشتند، توانستند با مدل های کاملاً جدید لباس های خارجی برای آنها آشنا شوند، کیفیت پارچه ها و سطح خیاطی را ببینند. خیابان های مسکو پس از جنگ نشان داد که مردم عجله داشتند تا خود را در یک زندگی آرام غوطه ور کنند، زنان می خواستند برای آنها زیبا و شیک باشند. روشتبدیل به نوعی دارو برای زخم های ناشی از جنگ شد. علاوه بر این، در کشوری که بخش عظیمی از جمعیت مردان را از دست داده است، زنان برای جلب توجه مردان مجبور بودند با یکدیگر رقابت کنند. عروس زیاد بود اما داماد کم بود.


خرید زیبا و لباس های مد روز، که برای مدتی باید فراموش می شد، همه می خواستند. اما فرصت های اندک و کمبودهای دیوانه وار اکثر زنان شوروی را مجبور کرد که به چیزهایی که قبل از جنگ به دست آورده بودند راضی باشند. در نیمه دوم دهه 1940، لباس ها در اتحاد جماهیر شوروی بسیار محبوب بودند. ظریف، زنانه، اغلب با الگوی گل، با یقه های کوچک، کمان، سرآستین، دوخت های مختلف، عشوه ها و زواید، با شیارهای برجسته - آنها به نمادی از شوروی تبدیل شدند. روشآن سالها. اغلب چنین لباس هایی با یک ژاکت یا ژاکت بافتنی با دکمه پوشیده می شد. کت و شلواری که در دهه 1940 نیز شیک و معتبر بود، بسیاری توان خرید آن را نداشتند. در فروشگاه های معمولی، کت و شلوارها عملاً فروخته نمی شدند، در بازارهای تجاری و دست دوم آنها بسیار گران بودند، همچنین دوخت یک کت و شلوار خوب گران بود، لباس از هر نظر برنده شد، و کت، که اغلب از نظر ظرافت متمایز نمی شد، یادآور یک کت مردانه بزرگ یا یک بلوز بافتنی که روی لباس پوشیده می شد، نوعی مجموعه را ایجاد می کرد.

تهیه لباس در سال اول پس از جنگ بسیار دشوار بود، ساعت‌ها صف‌های زیادی برای کفش یا مانتو صف کشیده بودند. بسیاری توانایی خیاطی را نجات دادند. چرخ خیاطی در خانه یک چیز ضروری بود. خیاطی‌های خانگی و آتلیه‌هایی که کار خود را از سر گرفتند، تقاضای زیادی داشتند. به دلیل کمبود کلی، دزدی در حوزه تجارت و سفته بازی انبوه، که توسط سیستم شوروی در دهه‌های 1920-1930 پرورش یافت، با موفقیت به پیشرفت خود ادامه داد، و همانطور که زندگی بعدی نشان داد، موفقیت‌آمیزتر از خود صنعت پوشاک بود.


جام روش- این یک پدیده خاص دوران پس از جنگ است. سربازان شوروی که در کشورهای اروپایی به سر می‌برند، زندگی کاملاً متفاوتی را می‌دیدند، شیوه‌ای متفاوت از زندگی، که در مورد آن چیزی نمی‌دانستند. با بازگشت نیروهای شوروی به میهن خود، جریانی از غنائم به اتحاد جماهیر شوروی سرازیر شد. آنها هر آنچه را که به دست آوردند حمل کردند - مبلمان، وسایل خانه و اشیاء هنری، تجهیزات، مجلات مد،جواهرات، عطر، خز، و البته لباس و کفش. برخی از چیزهای جام آورده شده در خانه ها باقی ماندند و چیزی به فروش رفت. جریان اجناس وارداتی مغازه های کمیسیون و بازار «کمک فروشی» را پر کرده بود. چیزهای خارجی برای بسیاری از شهروندان شوروی کنجکاوی بود. اکثر مردمی که در اتحاد جماهیر شوروی زندگی می کنند هرگز چنین چیزی را ندیده اند. از ناآگاهی، موقعیت های خنده دار رخ داد، به عنوان مثال، لباس های زیر با شکوه خارجی - پیراهن، ترکیب، لباس شب و کت و شلوار با لباس شب اشتباه گرفته می شد، بنابراین مکرر مواردی وجود داشت که زنان شوروی با لباس زیر به مکان های عمومی می آمدند و آن را لباس رسمی می دانستند.


نیمه دوم دهه چهل، زمان رونق محصولات خز است. هر شیک پوشی سعی می کرد برای خود یک کت خز یا حداقل کتی با یقه خز عظیم و ماف تهیه کند. یک مدل بسیار شیک آن سال ها یک کت خز کوتاه ذوزنقه ای با شانه های بالشتک بود. اما یکی از شیک ترین چیزهایی که می توان آن را مظهر مد پس از جنگ در نظر گرفت، به حق یک بوآ خزدار است. محبوب ترین خزهای دهه 1940 کاراکول و فوک بودند، با این حال تقریباً هیچ کس مهر واقعی نداشت. اما کت های خز و ژاکت های گربه مانند از خرگوش کنده شده بسیار رایج بودند، کت های خرگوش و سنجاب، که بسیاری از زنان فقیر به حساب می آیند، نیز از لباس های بیرونی رایج بودند، اما اگر پول کافی برای خز وجود نداشت، خرید یک کت باقی می ماند. با یقه خز بزرگ، که با این حال، آن را نیز ارزان نیست.


سبک زنان شوروی در سال های پس از جنگ بسیار تحت تأثیر تصاویر ستاره های سینمای غربی از فیلم های جایزه ای بود که در پرده های شوروی ظاهر شد. بت هایی که در نحوه لباس پوشیدن، آرایش مو و آرایش مورد تقلید قرار گرفتند، ستارگان سینمای آمریکا، دینا دوربین، لورتا یانگ و جوآن کرافورد، ستارگان رایش سوم، تزارا لیاندر سوئدی و ماریکا روک مجارستانی، فرانچسکا بازیگر دیگر مجارستانی بودند. گال، سونیا هنی، اسکیت باز معروف نروژی، که در فیلم فوق العاده آمریکایی "Sun Valley Serenade" بازیگر افسانه ای انگلیسی ویوین لی بازی کرد. علاوه بر فیلم ها، تصاویر زیبایی های دهه 1940، زنان اتحاد جماهیر شوروی می توانستند روی کارت پستال های جایزه، در مجلات زنان خارجی و مجلات مد.


البته، بازیگران و خوانندگان داخلی که در دهه 1940 مترجم استانداردهای مد غربی بودند، تأثیر زیادی بر ساکنان اتحاد جماهیر شوروی داشت. زنان از بازیگران زن مورد علاقه خود تقلید کردند، سعی کردند مانند قهرمانان مارینا لادینینا، لیودمیلا تسلیکوفسایا، لیوبوف اورلووا، لیدیا اسمیرنوا، والنتینا سرووا لباس بپوشند و موهای خود را آرایش کنند. تصویر لیزا یرمولوا از فیلم منتظر من در سال 1943 با اجرای سرووا به یک الگو تبدیل شد. شاید مانند دهه 1940 پس از جنگ در اتحاد جماهیر شوروی ستایشی از سینما وجود نداشت، اگرچه، البته، سینما قلب و ذهن ساکنان کشور شوروی را در دهه های 1950 و 1960 به هیجان می آورد.


تحت تاثیر فیلم های تروفی و مجلات مدروش نقاشی شما تغییر کرده است رژ لب قرمز روشن، ابروهای کنده شده در قوس خمیده و خط‌دار با مداد، مژه‌های مصنوعی که می‌توان آن‌ها را در بازارهای سیاه شهرهای بزرگ خریداری کرد، مد شد. تصاویری از ستارگان و خوانندگان سینمای خارجی و داخلی جمع آوری شد، روی دیوارها چسبانده شد و در جایی بالای تخت در یک آپارتمان مشترک یا خوابگاه، کل "نمادهای" را ایجاد کرد که زیبایی غیرزمینی را ستایش می کرد. این نوعی دوران زرق و برق شوروی بود که فقط در تخیل جنس منصف وجود داشت و به موازات زرق و برق غربی در حال توسعه بود. فیلم ها، مجلات و کارت پستال ها به ABC مد تبدیل شدند. تصاویری از دیواهای سینمایی بررسی، حفظ، کپی برداری، تلاش برای دوختن لباس "مانند آنها"، شانه کردن موهایشان و آرایش "مثل آنها".


سرخوشی پس از جنگ به سرعت پایان یافت. در سال 1946، وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، سخنرانی تاریخی خود را که نشانگر آغاز جنگ سرد بود، ایراد کرد و اعلام کرد که جهان آزادی و دموکراسی غرب باید با «پرده آهنین» از جهان کمونیستی جدا شود و سازماندهی یک «پرده آهنین» را پیشنهاد کرد. انجمن برادرانه مردمان انگلیسی زبان» به منظور مقاومت در برابر استبداد کمونیستی. پس از چنین سخنرانی در اتحاد جماهیر شوروی، مبارزه با "نفوذ مخرب غرب" آغاز شد. علاوه بر این، سرکوب های استالینیستی با قدرتی دوباره در کشور پس از جنگ از سر گرفته شد، مردم به طور گسترده به زندان ها و اردوگاه ها فرستاده شدند و تیرباران شدند.

از سال 1947 در جهان روشسبک جدید پاپیون که توسط کریستین دیور پیشنهاد شده است، غالب است. اما در اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ، دوخت لباس هایی که از 10 تا 40 متر پارچه می گرفتند غیرممکن بود. بنابراین، سبک دیور مورد شدیدترین انتقادها قرار گرفت و زنان شوروی برای مدت طولانی با دامن های بریده شده، لباس های گلدار و ژاکت های ساده با شانه های بالش می رفتند.


درست است، غرب به جهت جدید واکنش مبهم نشان داد. بسیاری دیور را به دلیل بازگشت به روندهای قدیمی که باعث می شد زنان بیش از حد پیچیده لباس بپوشند، محکوم کردند. افراد واقعی در اروپا و آمریکای پس از جنگ با لباس‌های متفاوتی نسبت به صفحات لباس می‌پوشیدند مجلات مدو در نشریات تبلیغاتی، و سبک زرق و برقی که در سینمای آمریکا شکوفا شد، ربطی به زندگی روزمره نداشت، و با این حال، این "نه اینطور" با اتحاد جماهیر شوروی فرق داشت. تفاوت بین لباس های خارجی و شوروی بسیار زیاد بود!

استایل "نگاه جدید" یک شبح زنانه کاملاً جدید را ارائه می دهد - بدون رخت آویزهای پرشده، با اندام مجاور و کمر محکم بسته شده و دامن بسیار پف کرده یا دامن باریک به شکل یک جوانه دمیده نشده. "تعظیم جدید" پوشیدن اجباری فیض را فرض کرد و نیم تنه را بالا برد. "نگاه جدید" سبکی بود که زنان را ملزم به ایجاد یک گروه واحد می کرد. کت، ژاکت، سوتین خوب، جوراب ساق بلند، کفش پاشنه بلند، دستکش، کیف دستی و کلاه، جواهرات باید در کمد لباس وجود داشته باشد. آرایش ماهرانه و موهای حالت داده شده در مدل مو تصویر را تکمیل کرد.

با وجود تمام ممنوعیت ها و تمسخرها، "نگاه جدید" دیور به روشی دوربرگردان همچنان در اتحاد جماهیر شوروی نفوذ کرد، البته با تاخیر بسیار. این سبک در نهایت تنها در سال 1956 در اتحاد جماهیر شوروی تأسیس شد، با اکران فیلم "شب کارناوال"، که در آن لیودمیلا گورچنکو در مدل دیور، پیشنهاد شده توسط او در سال 1947، لباس پوشیده است. خوب، در اتحاد جماهیر شوروی در نیمه دوم دهه 1940، و در سال های اول دهه 1950، زنان هنوز همان مدل های اوایل دهه 40 را می پوشند. مجلات مدآنها عجله ای برای آشنایی مردم شوروی با روندهای جدید جهانی ندارند.


مردانه روشدر طول دهه 1940، به سرعت زنان تغییر نکرد. در اوایل دهه 1940، پیراهن های یقه نرم بدون کراوات پوشیده می شدند. این لباس‌ها شامل ژاکت‌های تک‌سینه‌ای بود که از پارچه‌های کت و شلوار پف کرده - بوستون، کت فرش، شلوار یا شورت و شلوارهای گشاد، اغلب با سرآستین در پایین، ساخته شده بود. ژاکت‌های کوتاه به سبک اسپرت، با جیب‌های تکه‌ای و بند در پشت، با شلوارهای گشاد نیز پوشیده می‌شدند. یک مدل رایج در بین جوانان، ژاکت زیپ دار به نام «مسکویت» یا «هولیگان»، به اندازه کمر، روی یک کمربند پهن، با دو یا چهار جیب بزرگ و نوعی یغ گشاد در جلو، بریده شده از جنس متفاوت بود. مواد نسبت به خود ژاکت یک هولیگان را می توان در خانه از چندین چیز قدیمی ساخت؛ او به عنوان جایگزینی برای یک ژاکت خدمت کرد. مدل جدید در سال 1940 شلوار گلف به شکل شلوار گشاد تا زانو از پارچه پشمی بود.

کت‌ها و لباس‌های بیرونی مردانه شانه‌های بزرگی داشتند. کت های با بست مخفی و آستین راگلان محبوب هستند. با این حال، فقط افراد ثروتمند می‌توانستند لباس‌های باکیفیت و مد روز از پارچه‌های خوب بخرند. بخش عمده ای از جمعیت مرد هر کاری را که باید انجام می دادند. جنگ، مد مردانه را به پس‌زمینه سوق داد. مجلات مدزمان جنگ در مورد تغییرات در مردان نوشت روشکه عمدتاً به شکل ظاهری ژاکت ها مربوط می شود، به دلیل افزایش شانه های بالشتک بزرگتر شده است. در نیمه دوم دهه 1940، مد مردان تحت سلطه ژاکت های دو سینه حجیم و شلوارهای گشاد، کت های بزرگ، گویی از شانه های دیگران بود. یک مجموعه مردانه رایج آن سالها - شلوارهایی که در چکمه ها، ژاکت و کلاه روی سر قرار می گیرند، علاوه بر این، جلیقه های بافتنی و ژاکت های پوشیده شده روی پیراهن زیر ژاکت نیز محبوب هستند. کراوات این دوره پهن و کوتاه است که اغلب از ابریشم و کتانی ابریشمی ساخته می‌شود، نقش‌های پرطرفدار خال‌خالی و راه راه است.

کاپشن ها و کت های چرمی یا جامه ای که از دهه 20 و 30 باقی مانده بود، شیک و عالی به حساب می آمدند. خوب، همه کسانی که توانایی خرید یک چیز جدید را نداشتند، برای مدت طولانی لباس نظامی پوشیدند. کلاه یکی از رایج ترین لباس های سر در دهه 1940 بود. کلاه توسط کارگران، کارمندان، مجرمان و پانک های خرده پا پوشیده می شد. شیک ترین مدل یک کلاه ساخته شده از پارچه خاکستری، مانند بوکل، با یک گیره کوچک و یک دکمه در بالا، دوخته شده از گوه، به دلایلی، به نام "کلاه لندن" در نظر گرفته شد. چنین کلاهک های هشت تکه ای از ابتدای قرن بیستم نه تنها در لندن، بلکه در سراسر اروپا و آمریکا بسیار محبوب بوده اند. اما با ما آنها لندنی بودند. در یک کلاه مشابه در دهه 40 - 50 ، دروازه بان زنیت و تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی ، لئونید ایوانوف معمولاً در دروازه می ایستاد. هواداران به شوخی گفتند: "ایوانف در کلاه - دروازه ها قفل هستند."

تأثیر غنائم پس از جنگ عمدتاً در برش ژاکت ها منعکس شد و حتی در اتحاد جماهیر شوروی ، کلاه های نمدی در کمد لباس مردانه جای خود را به خود اختصاص دادند. در طول سال های جنگ، بسیاری از خیاطان مرد یهودی با کلاس بالا در اتحاد جماهیر شوروی ظاهر شدند که از سرزمین های غربی اشغال شده توسط آلمان ها فرار کردند. پس از جنگ، رهبری شوروی توسط خیاطان یهودی از لهستان و لیتوانی لباس پوشید. کفش‌های نخبگان شوروی توسط کفاش‌های ارمنی ساخته می‌شد. روشدر یک کشور ویران، البته، فقط برای کسانی بود که حداقل می توانستند چیزی را بپردازند. نشانه رفاه و انحصار بودن کت و شلوار سه تکه و کلاه نمدی نرم به سبک هنرپیشه آمریکایی همفری بوگارت بود. بسیاری به تقلید از استالین برای خود کاپشن های بوستون یا شویوت سفارش دادند.


در سالهای پس از جنگ، یک خرده فرهنگ جوانان شوروی در اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد که به آن "استایلینگ" می گفتند. استیلیاگی کلیشه های رفتار تحمیل شده توسط جامعه شوروی را انکار کرد، آنها یکنواختی در لباس، موسیقی و سبک زندگی را دوست نداشتند، بنابراین شروع به ایجاد زیستگاه خود کردند. استایل سازی در میان دانش آموزان سرچشمه گرفت، جایی که فرزندان زیادی از نخبگان شوروی وجود داشتند - رهبران حزب عالی، دیپلمات ها، دانشمندان. اولین ذکر افراد به سال 1947 برمی گردد. در سال 1949، فیلتون معروف D. Belyaev "Stilyaga" در مجله "Crocodile" ظاهر شد، پس از آن این مفهوم سرانجام ثابت شد. جوانان به موسیقی جاز ممنوع گوش می دادند و «بوگی ووگی» می رقصیدند. یاروها مدام در مطبوعات مورد حمله قرار می گرفتند و مورد تمسخر قرار می گرفتند، در مجله کروکودیل، فسیل های طنز و کاریکاتور به آنها تقدیم می شد. زمان اصلی افراد شوروی هنوز در پیش است - این دهه 1950 - 1960 است.

مد شوروی در دهه 1940 ترکیبی از لباس‌های رنگارنگ زنانه بود که اغلب در خانه روی ماشین تحریر دوخته می‌شد و معمولاً روی آن ژاکت می‌پوشیدند، توالت‌های جایزه‌ای غیرمنتظره، چیزهای قدیمی که از دهه 30 حفظ شده‌اند یا حتی از آن‌ها. دهه 20، دامن‌ها و بلوزهای مضحک تغییر یافته از لباس‌های قدیمی، کت‌های فرسوده و بوآهای خزدار. این کشور بسیار ناهمگون لباس می پوشید، توانایی های برخی با سایرین بسیار متفاوت بود.

اکنون که تم یکپارچهسازی با سیستمعامل وارد شده است روش، اغلب می توانید داستان هایی در مورد اینکه چگونه همه چیز در اتحاد جماهیر شوروی فقیرانه و بدبختانه بود بشنوید. متفاوت بود. متأسفانه، حقیقت در مورد این زمان اغلب به کلیشه و کلیشه خلاصه می شود. روشهمیشه ناهمگن، در هر زمان در هر کشوری. حتی زمانی که یک روند مد به وضوح تعریف شده وجود دارد، زنان متعلق به گروه های اجتماعی مختلف، که در مناطق مختلف زندگی می کنند، به هیچ وجه یکسان به نظر نمی رسند. این واقعیت هر دوره ای از جمله دوران مدرن است. وقتی به یاد زنان و دختران دهه 1940 می افتم، تصویر یک شهروند شوروی نامرتب، بدبخت و بدبخت در ذهنم نمی آید، بلکه دختری باشکوه با لباس نظامی با فرهای بر روی سر، به شکلی باورنکردنی در جایی در یک اتاق حلقه زده است. دوگوت، یا دختری عاشقانه با لباسی گلدار با قیطان های زیبا، یا زنی با لباسی پیچیده با بوآ خزدار، لب های قرمز و استایلی پیچیده.


واقعا داستان چیه؟ چه چیزی ذهن را به حرکت در می آورد، دلتنگی برای چیزی که هرگز برنمی گردی، تلاش برای یافتن زیبایی و استایل در گذشته، پوشکین "چه بگذرد، خوب خواهد شد"؟ به سختی میشه گفت. هرکسی خودشو داره اما با یادآوری مادربزرگ ها و مادران شوروی ما، آرزوی آنها، صرف نظر از اینکه در چه کشوری قرار بود به دنیا بیایند، برای شیک پوش بودن، می خواهم استدلال در مورد دولت و سیاست آن، در مورد ایدئولوژی را ترک کنم، اما فقط در مورد شگفت انگیز و بسیار عالی صحبت کنم. زنان زیبای دهه 1940!


ادامه دارد ( تاریخ مد شوروی - قسمت چهارم دهه 50 )

تکثیر این مواد ممنوع است -


چیزی که زمان ما تقریباً هیچ تفاوتی با شوروی ندارد، احتمالاً هیاهوی شب سال نو است.
برای خرید هدایا و محصولات سفره سال نو در مغازه ها بدوید.
فقط پس از آن صف های دیوانه کننده، و اکنون ترافیک دیوانه کننده. و صف ها هم...
با تماشای مردمی که در بازارهای بزرگ، مراکز تفریحی و شهرهای خرید با جعبه‌ها، کیف‌های روشن و پلی اتیلن سوپرمارکتی با محصولات در حال چرخیدن بودند، ناگهان به یاد آوردم که چقدر کم به سمت فروشگاه دویدم، یک کیسه نخی توری یا یک کیسه مواد غذایی برزنتی که مادرم روی آن دوخته بود. یک چرخ خیاطی ...
از این گذشته ، فکر کردن - پس آمدن به فروشگاه بدون کیف تقریباً بی فایده بود. پس از همه، بسته ها در صندوق فروخته نمی شد. همه چیز خریداری شده باید با دست به خانه منتقل شود. بنابراین همه یک تور یا یک کیف در یک کیف، یک "دیپلمات" یا یک کیف دستی می پوشیدند.

2. اتفاقا تاریخچه پیدایش کیف زهی بدنام جالب است.
کیسه طناب بافته شده که در زمان شوروی به طرز شگفت انگیزی محبوب شد، در جمهوری چک اختراع شد.
درست است، در ابتدا مخترع آنها Vavrzhin Krchil، که در مجاورت شهر Zdar-na-Sazava در پایان قرن 19 زندگی می کرد، تنها شبکه های مو تولید کرد که در آن زمان مورد استفاده قرار می گرفت.
و هنگامی که تقاضا برای آنها شروع به کاهش فاجعه آمیز کرد، واورژین زودباور دسته هایی را به آنها متصل کرد - و کیسه مش مشکی معروف متولد شد.
نام روسی کیسه خرید مش در دهه 1930 توسط نویسنده طنزپرداز معروف ولادیمیر پولیاکوف اختراع شد، اما این کلمه توسط آرکادی رایکین معروف محبوب شد که پنج سال بعد در طی سخنرانی های خود مونولوگی با چیزی شبیه به این بیان کرد: "و این یک کیسه خرید است! شاید چیزی در آن به خانه بیاورم ... "

3. کیسه های خرید انواع مختلفی داشتند. علاوه بر شبکه سنتی، می توان مشابه آن را نیز پیدا کرد - خانگی. او مطمئناً در جیب ژاکت نمی گنجید، اما سخت تر بود

4. کیسه توری فلزی. به طور کلی، شایان ذکر است که یک شهروند اتحاد جماهیر شوروی به لطف گزینه های مختلف برای کیسه های "باز" ​​اغلب می تواند آنچه را که همسایه اش در فروشگاه خریداری می کند ببیند.

5. یکی دیگر از گزینه های شفاف. به هر حال، به دلیل طراحی سفت و سخت آن، برای مثال حمل ظروف شیشه ای شیر به محل جمع آوری راحت بود.

6. کیف پارچه ای.

7. و یک گزینه دیگر

8. در چنین کیسه ای، بطری ها را به محل جمع آوری ظرف شیشه ای حمل کردم. بطری های بیشتری نسبت به هر کیسه دیگری در آن قرار داشت.

9. کیسه های پلاستیکی کمیاب. مثل چشم چشم از آنها مراقبت می شد. با گذشت زمان، از چند تا شدن، الگوی بیشتر و بیشتر پاک می شد، اما بسته هنوز داخل آن پرتاب نمی شد. شسته، خشک شد و به فروشگاه برگشت

10. همان نوع بسته بندی مواد غذایی. با چنین قوطی من به دنبال شیر، کواس و دهقانان برای آبجو رفتم.

11. عکس افراد در صف با کیف های مختلف ...

© sblogg.ru، 2022
تعبیر خواب. تقویم شرقی حقایق جالب